امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

من و وروجک هام

خواب شبانه😍

حدود دو ماهی میشه ک هردوتون رو یکجا میخوابونم و یکی سمت راست و دیگری سمت چپم میخوابید اما هردوتون شبها اوووونقد تکوووون میخوردید ک شبها دوسه باری از خواب پا میشم و هردوتون رو برمیگردونم سرجاتون😁 اینجا برا چند دقیقه ای پاشدم نماز صبح خوندم و تو همین فاصله مهرانا چ پیشروی کرده😁😁😁😁😁 ...
7 فروردين 1398

آغاز سفر نوروزی اونم چ آغاز وسفری😁😁

سال ۹۸رو با سرماخوردگی دوتا فسقلی هام شروع کردم امیررضا از دو روز قبل از عید سرماخوردو فردای تحویل سال نوبت مهرانا شد تا تو خونه بودیم سرماخوردگی مهرانا در حد کاملا عادی بود و دیدیم همه چی طبق روال هست تصمیم گرفتیم عید دیدنی رو امسال از اهواز و خونه خاله ها و دایی های ساکن اهواز شروع کنیم در حین اماده شدن اینققققد منو اذیت کردین و گریه و زاری و بهونه و.. ک بعد از کلی بدو بدو و اماده کردنتون از شدت خستگی و کلافگی لباسامو در اوردم و از رفتن منصرف شدم این پیام های من توگروه ب خاله صبری ک قرار بود بریم خونشون واقعا دیوونه کرده بودین منو رفتن رو ک کنسل کردم هردوتون رو خوابوندم و همینکه امیررضا پاشد گیررررر ک بریم خونه ...
6 فروردين 1398

دو فرشته ی مهربون مامان

این عکسو اول صبحی گرفتم مثلا من بین هردوتون میخوابم و تشک و بالشت و پتومم جداس اما از سرشب هردوتون شروع میکنید ب غلت خوردن و نصف شب دیگه جای تکون خوردن ندارم و مدام جابجاتون میکنم روی رختخواب خودتون و نزدیکای صبح میبینم ک هردوتون کنار همید😉😅😅😄😄 ...
26 اسفند 1397