نفر پنجم
مهمون مزار بی بی جون💔
پنجشنبه صبح قبل از رفتن خونه خاله ها رفتیم مزار و مثل همیشه ای ک بی بی جون زنده بود و میرفتیم سمتش و کارهاشو انجام میدادیم اینجا هم بابامحمد مشغول تمیز کردن اطراف مزار شد و درختچه های اطراف مزار رو حرص کرد دو سال ونیم از رفتن بی بی جون گذشته اما هنوز هم دلتنگ تر از دیروزم یاد این جمله افتادم ک مامان ها هروقت از دنیا برن زوده ...
نویسنده :
مامان صدیقه
21:19