امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

من و وروجک هام

کوهنوردی با خونه خاله لیلا

1398/1/17 15:35
نویسنده : مامان صدیقه
711 بازدید
اشتراک گذاری

چهارده فروردین من و شما دو تا فسقلی ها رفتیم‌خونه خاله لیلا و بابایی رفت خونه پدریش

ناهار رو بردیم کوه و چون هوا ابری و بارونی بود خییییلی لذت بخش بود و خوش گذشت

امیررضا و احمدرضا برا روشن کردن اتیش و اماده کردن زغال حسساابی کمک دست عمو بودن ومیدیدن ک بقیه از روی زمین چوب جمع میکنن اوناهم هرچی سنگ بود رو زغالا پرت کردن اخر سرهم ک زغال اماده شد و عمو رفت ک سیخ ها رو بیاره دوتایی تو یه چشم بهم زدن کل زغال ها رو بهم ریختین و عمو مجبور شد دوباره کاری کنه..😄😁

امیررضا دوست داشت بره بالای کوه و ب جایی ک صفا ایستاده برسه و بخاطر همین یه تا یه قسمتو باهاش کوهنوردی کردم😙

خییییلی ب همگی خوش گذشت و حسابی بچه ها خسته شدن

تو مسیر رفتن ب کوه از خیابون خونه باباحاجی رد شدیم و اصرررار کردی ک نریم کوه و بریم پیش بی بی جون هرچی هم میگفتیم ک بی بی نیستش قبول نمیکردی😦😦😦😔😔😔😔😔

خاله لیلا خیلی براش عجیب بود ک چطور بعد از اینهمه مدت بازم بی بی جون رو یادته

زمان برگشت از کوه هم باز اصرار کردی ک بریم بی بی جون و اون موقع بود ک بغض همه مون شکست و..

فدای مهربونی ت بشم پسری ک اینهمه یاد بی بی جونت هستی..

منم مثل تو دلتنگ و دلتنگ و دلتنگ و دلتنگم...

کوهنوردی با خونه خاله لیلا😍😍

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)