امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

من و وروجک هام

دو فرشته ی مهربون مامان

این عکسو اول صبحی گرفتم مثلا من بین هردوتون میخوابم و تشک و بالشت و پتومم جداس اما از سرشب هردوتون شروع میکنید ب غلت خوردن و نصف شب دیگه جای تکون خوردن ندارم و مدام جابجاتون میکنم روی رختخواب خودتون و نزدیکای صبح میبینم ک هردوتون کنار همید😉😅😅😄😄 ...
26 اسفند 1397

امیررضا ‌و خونه خاله کلثوم

رفتیم خونه خاله کلثوم و متوجه شدی گلدونشون جدیده و گفتی ماما از آقا عکس بگیر😚عشششششق منی با این همه اعتماد بنفس ک اینقد خودتو تحویل میگیری😅 جدیدا از دستت نمیتونم خیلی برم خونه خاله کلثوم البته ایراد از تو نیست و مشکل اینجاس ک اونا بچه ندارن و نمیدونن بایدچطور باهات رفتار کنن و چ کارایی برا سنت عادیه و چ کارایی لازمه سنت هست و چ کارایی نیست تو این زمینه بقول خودت دایی علی از بیشتر بهت گیر میده و رو اعصابمه.. وگرنه بقیه رو میشه یه جورایی فاکتور گرفت😉 تا میایی بدو بدو کنی تذکر میده...تا بر حسب کنجکاوی مناسب سنت دست ب چیزی میزنی تذکر میده..گوشی میگیری..وسیله ای میخوایی..میری سمت وسیله ای..خوراکی رو زمین‌ میریزی..ا...
25 اسفند 1397

میخواد مامانو ببره سفر😁

تا چند وقت پیش هر وقت میرفتیم جایی و برای خرید وانجام هر کاری بابایی از ماشین پیاده میشد گرررریه ک تو هم بری باهاش اما جدیدا حاضر نیستی پیادا بشی و منتظر فرصتی ک بابایی پیاده بشه و بری پشت فرمون بشینی ومثلا رانندگی کنی😉😃 فرمون رو تکون میدی و بهم میگی ماما برات بوق بزنم؟دوباره میگی بریم سفر؟؟😄 عزیزم امیررضای مامان😙😙جون تازه میگیرم وقتی میبینم اینقد منو دوست داری و هوامو داری😙😙😙 ...
18 اسفند 1397

دومین مرواریده مهرانا خانوم😙

دومین مرواریدت تو سن هشت ماه و ده روزگی جوونه زد😙انشالله همیشه لبت خندون باشه😙 میدونم ک دندونات خیلی مراقب میخواد ک خدایی نکرده کارت ب دندون پزشکی و پرکردن و..نرسه دیگه کم کم خوراکی های شیرین رو باید از دم دستت ور دارم و قبل از خواب با پنبه مرطوب دندون های قشنگتو پاک کنم ک جرم نگیره ای جوووونم دندون ها قشنگت ..وقتی میخندی مثل پیرزن ها میشی😁😁😁😁 ...
18 اسفند 1397

ویژگی های هشت ماهگی گلدختری😙😙

عاششششق حالت نشستت ام فعلا فقط میتونی با تکیه و کمکی بشینی اما نمیتونی در حین نشستن وسیله از رو زمین برداری تو حالت های خستگی یا گرسنگی یا..با شعر خوندنم اروم میشی و میخندی مخصوصا اگه موقع خوندن دستام تکون بدم و مدام بوست کنم دیگه مرحله غلت خوردنو پشت سر گذاشتی و میتونی رو شکم بخزی و مسیر طولانی حرکت کنی عااااااشق دستمال کاغذی هستی و هرجاببینی میخوای ک بگیری دستت و بخوری صبحا وقتی سیر خواب میشی چشم بسته تکون میخوری و میایی و خودتو بهم میچسبونی و منتظر اینی ک چشمامو باز کنم و صدات کنم و همینکه بگم مهرانا سلام.. چشماتو وا میکنی و میخندی و شروع میکنی اغو اغو کردن و میخوایی ک با صدات همه رو بیدار کنی بع...
18 اسفند 1397

خرید نوروز گدختری😙

اینم خریدهای عید نوروز ۹۸مهراناخانوم همه اینها لباس خونه س و همه مارک بی بی سان ک تموم نخ هست وحساسیت نداره تموم خریدهاتو از اهواز ب همراه خاله کلثوم مهربون انجام دادیم یکی از کارهای لذت بخش دنیا همین خرید کردن های لباس بچه و وسایل نوزاده..خییییلی دوستش دارم خیییلی وارد نه ماه شدی اما همچنان لباست سایز یک هست و لباس جدیدها سایزدو هستن و برات بزرگن..امیدوارن ده ماهگی بتونی تن کنی😁 ...
15 اسفند 1397