باز
تومسیر رفتن ب مدرسه بودیم ویهو داداشی هوای بغل کردن خواهرشو کرد واصرررار منم چون میدونستم خطری برا هیچ کدوم نداره با کنترل خودم گذاشتم همو بغل کنن
مهراناگلی هم غافل از نقشه شوم داداشی میخندید و خوشحال بود😂😙
داداشی خواهرشو واقعا دوست داره و بعداز بیدار شدن یا رفتن و برگشتن ب خونه اولین نفرسراغ اجی رو میگیره و تا نبینه خیالش راحت نمیشه اما گاهی در حین محبت کردن شیطنتش گل میکنه و این وسط یه نیشگونکی میگیره و ماهم مثلا متوجه نمیشم😂😂😂😂
دنیاتون خیییییلی شیرینه همش دعا میکنم این مهر و محبت همیشگی باشه و هرروزک بزرگترمیشین علاقتون بهم هم بیشتر و بیشتر بشه😙😙
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی