سوپ خاله لیلا اشتهات رو باز کرد🥰
یه هفته مریض بودی و لب ب هییچی نمیزدی تا اینکه رفتیم خونه خاله لیلا و دیدی آلا داره سوپ میخوره و نشستی پیشش و بش اشاره کردی ک سوپ میخوایی
و ماشالله دو کاسه سوپ رو خوردی و بازم اشتها داشتی
فدای محبت خاله هات برم ک یکی از یکی مهربون ترن
ما هر وقت قصد رامشیر میکنیم خاله سریع بساط سوپش رو اماده میکنه😄🥰
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی