امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

من و وروجک هام

مرگ بلبل😔

1399/3/26 22:28
نویسنده : مامان صدیقه
320 بازدید
اشتراک گذاری

بلبل مون از دست شماها ب دیار باقی رفت

غم فقدانشو مهرانا که متوجه نمیشد اما تجربه اول امیررضا بود و وقتی متوجه شد مرده خیییییلی گریه کرد و با گریه میگفت ماما چکار کنیم حالش خوب شه؟؟؟

💖مامان دیگه مرده خوب نمیشه!!!

💙مامان!!!!خواهش میکنم خوبش کن!!یکاری کن خوب شه!!!!!

💙مامان بیا ببریمش دکتر تا خوب شه...

💙مامان بیا بهش دارو تلخ بدیم تا خوب شه و.‌‌‌

همه اینارو با گریه و بی قراری میگفت و وقتی اشکاش دلمو کباب میکرد!

ناچارا قبول کردم ک ببریم دکتر و زمانی ک بابا میخواست بزارتش بیرون مثلا برده بود دکتر تا خوبش کنه

یکی دو روز خییییییلی سراغشو میگرفت و میگفت دلم براش تنگ شده!

پس کی میاد؟؟؟

و...

مهرانا هم با زبون خودش میگفت بُبُ!!! و تو خونه دنبالش میگشت

خلاصه این اولین تجربه پرنده خونگی شماها بود

خدایش خییییییلی باهاش سرگرم بودین و شاید اگه بیشتر مراقبت میکردیم بیشتر میموند

پسندها (5)

نظرات (4)

مامان فاطمهمامان فاطمه
27 خرداد 99 6:44
وای چقدر تلخ😔
مامان صدیقه
پاسخ
ارررره
عمه فروغعمه فروغ
27 خرداد 99 12:21
از معایب حیون خونگی همینه...بهش وابسته میشی و دوری سخت میشه واسمون😔
 
مامان صدیقه
پاسخ
ارررره خیییییلی
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
27 خرداد 99 12:57
آخی چه ناراحت کننده!
مامان صدیقه
پاسخ
اره خیلی باز خدارو شکر ک من اون مکان نبودم و تو اتاق بودم
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
27 خرداد 99 19:14
ای واااای چطور مرد؟؟😔
مامان صدیقه
پاسخ
اررررره خیلی دردناک
خدارو شکر ک من تو اتاق بودم و اون لحظه رو ندیدم