مرگ بلبل😔
بلبل مون از دست شماها ب دیار باقی رفت
غم فقدانشو مهرانا که متوجه نمیشد اما تجربه اول امیررضا بود و وقتی متوجه شد مرده خیییییلی گریه کرد و با گریه میگفت ماما چکار کنیم حالش خوب شه؟؟؟
💖مامان دیگه مرده خوب نمیشه!!!
💙مامان!!!!خواهش میکنم خوبش کن!!یکاری کن خوب شه!!!!!
💙مامان بیا ببریمش دکتر تا خوب شه...
💙مامان بیا بهش دارو تلخ بدیم تا خوب شه و.
همه اینارو با گریه و بی قراری میگفت و وقتی اشکاش دلمو کباب میکرد!
ناچارا قبول کردم ک ببریم دکتر و زمانی ک بابا میخواست بزارتش بیرون مثلا برده بود دکتر تا خوبش کنه
یکی دو روز خییییییلی سراغشو میگرفت و میگفت دلم براش تنگ شده!
پس کی میاد؟؟؟
و...
مهرانا هم با زبون خودش میگفت بُبُ!!! و تو خونه دنبالش میگشت
خلاصه این اولین تجربه پرنده خونگی شماها بود
خدایش خییییییلی باهاش سرگرم بودین و شاید اگه بیشتر مراقبت میکردیم بیشتر میموند