امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

من و وروجک هام

دنیای خواهر برادری😙😙

1398/4/27 17:05
نویسنده : مامان صدیقه
350 بازدید
اشتراک گذاری

عشقوووولانه های مامانید شماهااااا😙😙😙😙😙😙😙😙

ریزه میزه هاااای مامانید شماهااااااا😙😙😙😙

بمب انرژی خونه ایددددد شماهاااااا 😙😙😙😙

هر روز ک میگذره و بزرگ و بزرگتر میشید شیرین کاری هاتون بیشتر میشه و از طرفی همدستی تون تو کار خرابی ها و اتحادتون برای انجام نبایدها بیشتررر میشه

و از طرفی هم هرچقد باهم خوب هستین ولی همونقدم رقیب همید و یه لحظه نمیشه ازتون چشم برداشت😂

تا قبل از یک سالگی مهرانا اوضاع ب نسبت بهتر بود و همینکه ب امیررضا توجه میکردیم و سرگرم بازی باهاش میشدیم مهرانا هم خوشحال و سرگرم بود اما دیگه کم کم از این خبرا نیست و هر بازی ک با داداشی انجام میدیم عییینشو خواهری میطلبه

مثلا باامیررضا گرگ بازی میکنم و میدوم دنبالش مهرانا هم میخواد ک دنبال اونم بدوم😂

با امیررضا سرگرم خونه سازی میشم و مهرانا دقییییقا همون قطعاتی رو میخواد ک دست داداشی هست😂😂

خلاصه هر بازی ک انجام بدیم دقییییقا عینشو گلدختری هم میخواد و انجام ندیم ک فاتحه مون خونده س😂😂😂😂

هر بازی مثل توپ بازی... بدو بدو...دالی موشه..کتاب خوندن...نقاشی همه و همه و همه

تا مداد ب دست بگیریم مهرانا میاد و مدادو از دست داداشی میکشه و اینجاس ک دارو میشم وبا دادن یه مداد دیگه مشکلو حل میکنم😙😙😂

یا اینکه وقتایی ک ب امیررضا غذا میدم اونم میادو میشینه جفت امیررضا و حتی اگر سیر هم باشه یه قاشق مزه مزه میکنه ببینه چطوره😂😂😂😂

امیررضا هم تا قبل از این مدت یعنی تا دو سال و نه ماه خیلی ب اجی و توجهاتمون حساس نبود اما جدیدا شده

تا اجی بغل میکنیم میگه منم بغل کنید و گاهی مجبوریم هردو رو باهم بغل کنیم

هر چیزی دست اجی ببینه میگه عععععع این ک مال اقا امیررضاس و از دستش میکشه😅

اجی هم سرش داد میزنه و لباس داداشی رو میکشه و اینجاس ک باید سه سوته خودمو برسونم😂😂😂😂🤕🤕🤕

اینا لحظات رقابتشون بود اما واقعا عالم بچگی شیرین و پاکه و تو همون لحظه جنگ و کشمکش عاشقونه همو دوست دارن و هوای همو دارن

مثلا وقتی مهرانا تو بغلمه گاهی امیررضا میاد و پاهاشو محکم فشار میده و منم خودمو ب ندیدن میزنم ومیگم امیررضا!! اجی شما رو خیلی دوست داره و شیر خوردنش ک تموم شد میخواد بیاد نازت کنه و امیررضا منقلب میشه و پاهای اجی رو میبوسه😁😙😙😙😙😙😙

یا وقتایی ک مهرانا زمین‌میخوره و گریه میکنه میاد نازش میکنه و میگه اجی گریه نکن الان میرم دعواش میکنم😙😙

بماند خریدها و خوراکی ها و هررررر وسیله و سرگرمی دیگه ای ک تا ب امیررضا بدیم میگه یکی هم برا اجی😙😙😙

انشالله تا ابد اینقد هوای همو داشته باشین😙😙😙

امیررضا خان دو سال و ده ماه سن داره و مهرانا گلی یک سال و یک ماه😙😙

عمرتون طولانی و پر برکت😙😙😙

پسندها (4)

نظرات (2)

✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
27 تیر 98 17:07
ای جااان
مامان نرجس خانوممامان نرجس خانوم
28 تیر 98 1:15
ای جوووون  😘😘😘😘😘😘 جوجوهای دوست داشتنی 😍😍😍
ان شاءالله همیشه خوش باشن
مامان صدیقه
پاسخ
مممنوووون مهربانم