روروک سواری دونفره😚😚
اوایل نمیزاشتی آجی تو روروک بشینه و ابتکار خودم این بود ک بگم اجی بشینه و آقا دورش بزنه ک خداروشکر خیییییلی خوشت اومد😚
چند روزی هست ک میخوایی علاوه بر اجی تو هم بشینی و من هردوتون رو تو خونه بچرخونم
حدود یک ساعتی سه نفره غرق بازی بودیم تا اینکه خسته شدین و.. و شب ک شد از شدت بازی و چرخوندن دست راستم بشددددت درد گرفت ب حدی ک نمیتونستم تکون بدم و بهش رزماری زدم و بازم بی اثر بود و مجبور شدم برا خواب مسکن بخورم😓
این روزها هردوتون خیییییلی بهونه منو میگیرید وهردوتون فقطططط منو میخواین و همینکه بابا نزدیکتون بشه جیغتون میره هوا😄البته بابایی هم خیلی حال و حوصله دنیای بچه ها رو نداره و مثل مامانی براتون وقت و انرژی نمیزاره وشماهم ک خییلی خوب اینو حس کردین و فقططططط و فقطططططط مامان رو میخواین
بخاطر همینم اینروزها خیلی ازوقت استراحت خودم میگذرم و با شماها مشغول میشم و زمانی ک هردوتون خوابین یا از فرط خستگی میخوابم یا به کارهای خونه و مدرسه میرسم