امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

من و وروجک هام

نوروز سال ۱۴۰۰⚘💝⚘💝⚘💝

1400/1/13 2:22
نویسنده : مامان صدیقه
272 بازدید
اشتراک گذاری

سال نو یعنی یه فرصت دوباره برای باهم بودن💝⚘💝

یعنی دوباره نو شدن و از نو ساختن تموم خاطره ها و قشنگی ها💝⚘💝

یکی از زیبااترین قشنگی های سفره هفت سین این بود ک امسار هردوتون تغییرات رو متوجه میشدین و تو چیدن سفره بهم کمک می کردین💝⚘💝

تخم مرغ رنگ کردن با مداد رنگی براتون سخت بود و تو حین رنگ زدن چهار تا تخم مرغ زیر دستتکن شکسته شدن ک خداروشکر ابپز بودن و همون موقع خورده شدن😀💝⚘💝

اولین تخم مرغ ک شکسته شد هردو مخصوصا امیررضا خیییییلی گریه کرد و بعد از اطمینان پیدا کردین ک هنوزم تخم مرغ هست و هیییچ اشکالی نداره گل از گل شکفتین😀💝⚘💝

شیرینی عید رو با کمک هم درست کردیم از مرحله اماده کردن خمیر تا قالب زدن و.. همراهیم کردین💝⚘💝

ب رسم همیشه لحظه تحویل سال باهم روبوسی کردیم و عیدو تبریک گفتیم و یه صفحه قرآن خوندیم و بهم عیدی دادیم💝⚘💝

وفرداش باهم دیگه رفتیم فروشگاه و با پول عیدی تون بازی منچ و مارپله خریدین⚘💝⚘

لحظه تحویل سال ساعت ۱:۷دقیقه ظهر شنبه بود و ما بعد از ظهرش رفتیم رامشیر و مثل همیشه اول رفتیم سر مزار بی بی جون و عید رو بهش تبریک گفتیم💝⚘💝

نوروز سال ۱۴۰۰ هم مثل سال گذشته بیشتر از اینکه بوی سفر نوروزی و حال و هوای عید بده ترس از کرونا و محدود شدن تو تردد رو داشت

و به همین خاطر نوروز امسال هیچچچچ جا بجز شادگان(سر زدن به خونه اقای مچاسبه) و رامشیر و بندر امام نرفتیم

البته این محدودیت رو شماها حس نمیکردیم چون بدون استثنا یکروز درمیون بیرون و گشت و گذار بودیم 💝⚘💝⚘

شب اول عید شام خونه خاله معصومه بودیم و حسسسسسابی بهتون خوش گذشت💝⚘💝

بعد از اون بیشترین جایی ک میرفتیم کوه بود اونم با خونه خاله لیلا💝⚘💝

بعد از دوماه یروز عصر تا شب رفتیم خونه اقای مچاسبه..هم عید مبارکی هم عرض تسلیت بخاطر فوت عموصالح

تولد تبسم بود و حسابی بتون خوش گذشت⚘💝⚘

مثل همه پسر بچه ها یکی از شغل های آینده ت پلیس شدنه💝⚘💝

و یبار تو جایگاه سوخت یه اقل پلیسه خیلی مهربون رو دیدی و سال نو بهش تبریک گفتی اونم از خوشحالی و البته خوش شانسیت کلی تحویلت گرفت و کلاه پلیس سرت گذاشت و سوار ماشین پلیست کرد

اون لحظه حسااابی خوشحال شدی و احساس غرور میکردی

یکروز از تعطیلات نوروز رو هم با خانواده اقای مچاسبه رفتیم کوه های رامشیر و..اما متاسفانه هیچ عکسی نگرفتیم☹⚘💝⚘

اینم از ۱۲ بدر ما😀💝⚘

اولین بهار قرن رو کنار همیم..

قطعا اخرین بهار هیچ کدوم از ما تو این دنیا نیستیم

پس چه خوبه ک قدر همو بدونیم و از لحظه لحظه زندگی مون نهایت لذت و عشقو ببریم⚘💝⚘💝

عاششششقونه دوستتون دارم💝💝⚘⚘

پسندها (7)

نظرات (3)

آبجی مهناآبجی مهنا
13 فروردین 00 10:23
عید شما و همسرتون و آقا امیر رضا و مهرانا خانم گل مبارک 🌹 من دنبال تون کردم لطفاً شما هم من را دنبال کنید 🥰

13 فروردین 00 11:08
با افتخار دنبال شدید ممنون میشوم دنبال کنید💋💞
عمه فروغعمه فروغ
5 اردیبهشت 00 14:14
سال خوبی باشه براتون در کنار گل های قشنگتون❤