امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

من و وروجک هام

باز امد بوی ماه مدرسه

1398/7/11 14:42
نویسنده : مامان صدیقه
202 بازدید
اشتراک گذاری

من برعکس اکثر مادرای شاغل و همه خاله ها برای مهرماه و شروع فصل مدارس و رفتن سر کار لحظه شماری میکنم

چون ن تنها مشکل دوری از شما رو ندارم ک مدرسه برا شما حکم یه مهدکودک خصوصی و یا حتی بهترین جا برای تفریح و سرگرمی و شادی تون باشه و ۹۰ درصد انرژی رو ازتون میگیره

و از همه مهم تر اینکه حضور مامان کنارتون محفوظه و استرس جدایی از مامان رو ندارین

شبی ک قرار بود بریم مدرسه امیررضا اینقققد خوشحال بود ک با وعده زوو بخواب ک فردا زود بریم مدرسه بخواب رفت و فردا ساعت شش صبح بیدار شد و اولین جمله ای ک گفت این بود ک یلا مامان بریم مدرسه دیگه

یعنی اینقد ذوق و شوق داره😅

مهرانا هم ک بی خبر از همه جا و تابع جمع😅😂

اما همینکه رسید مدرسه و حیاط بزرگ و بدو بدوی بچه ها رو میدید ذوق زده میشد و از خوشحالی فقط دلش میخواست ک راه بره و یجا بند نمیشد

ب رسم هر سال روز اول مدرسه و قبل از شروع ب کار دعای توسل و زیارت عاشورا خوندم و از خدا و اهل بیت خواستم کمکم کنن ک برای دانش اموزتم اونچه در توان دارم انجام بدم و یکوقت ناخواسته کوتاهی در حق هیچ کدوم نکنمم

معلمی همونقد ک شیرینه همونقدم حساسه و سرنوشت دانش اموزان در گرو رفتار ماهاس

و این مسولیت خیلی سنگینیه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)