باز امد بوی ماه مدرسه
من برعکس اکثر مادرای شاغل و همه خاله ها برای مهرماه و شروع فصل مدارس و رفتن سر کار لحظه شماری میکنم
چون ن تنها مشکل دوری از شما رو ندارم ک مدرسه برا شما حکم یه مهدکودک خصوصی و یا حتی بهترین جا برای تفریح و سرگرمی و شادی تون باشه و ۹۰ درصد انرژی رو ازتون میگیره
و از همه مهم تر اینکه حضور مامان کنارتون محفوظه و استرس جدایی از مامان رو ندارین
شبی ک قرار بود بریم مدرسه امیررضا اینقققد خوشحال بود ک با وعده زوو بخواب ک فردا زود بریم مدرسه بخواب رفت و فردا ساعت شش صبح بیدار شد و اولین جمله ای ک گفت این بود ک یلا مامان بریم مدرسه دیگه
یعنی اینقد ذوق و شوق داره😅
مهرانا هم ک بی خبر از همه جا و تابع جمع😅😂
اما همینکه رسید مدرسه و حیاط بزرگ و بدو بدوی بچه ها رو میدید ذوق زده میشد و از خوشحالی فقط دلش میخواست ک راه بره و یجا بند نمیشد
ب رسم هر سال روز اول مدرسه و قبل از شروع ب کار دعای توسل و زیارت عاشورا خوندم و از خدا و اهل بیت خواستم کمکم کنن ک برای دانش اموزتم اونچه در توان دارم انجام بدم و یکوقت ناخواسته کوتاهی در حق هیچ کدوم نکنمم
معلمی همونقد ک شیرینه همونقدم حساسه و سرنوشت دانش اموزان در گرو رفتار ماهاس
و این مسولیت خیلی سنگینیه