امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

من و وروجک هام

پایان هفت ماهگی مهرانا خانوم 💝

عمر مامان..نفس!!هر روز و هر دقیقه و هر لحظه و هر ثانیه ک میگذره عزیز و عزیزتر میشی و من دلبسته و وابسته ترت میشم😙😙بی نهایت دوستت دارم روزی چندبار صورتمو میارم نزدیک چهرت و چشمامو ب چشمات نزدیک میکنم و عاشقانه ترین و پر محبت ترین نگاه ها رو پیشکش چشمای ناز و معصومت میکنم هر روز ک میگذره شیرین و شیرین تر میشی و بیشتر از قبل خودتو تو دلمون جا میکنی😙😙 خدارو صدمرتبه شکر هفت ماهگی رو با صحت و سلامت و لب خندون پشت سر گذاشتی😚 این ماه یکم ماه سختی بود حدود یک هفته تب داشتی و بشدت بدخواب شده بودی ک خداروشکر رفع شد😙😙 از شیرین کاری هات هرچی بگم کمه کل مکانی ک هستی رو غلت میخوری و یه دوره کامل تموم فضایی ک داری ...
10 بهمن 1397

گلدختری مثل مامانی خیلی بستنی دوست داره😙😙

عاااشق بستنی اونم از نوع قیفی هستی و همینکه مزه ش ب دهنت برسه دیگه حاضر نیستی از دستش بدی😁 منم چون میدونم خیلی مناسب سنت نیست تو قیف مقدار بستنی کمی میزارم و بیشتر با نونش سرگرمی😙😙 اومدم یهویی بستنی رو از دستت بگیرم ک دستتوو پاک کنم چ گرررریه ای راه انداختی😉😉 بعدک دوباره گرفتی دستت شروع کردی با غر غر کردن ادامخ خوردن😂😂😂 ای جووووووونم اخمشو😂😙😙😙 ...
6 بهمن 1397

غلتونک خانم😉😃

جدیدا کلللل فضایی رو ک هستی غلت میخوری بهمین خاطرم اینروزا وقتی میزارم زمین وبه کارام میرسم خیلی بیشتر از قبل مراقبتم ک یکوقت سرت ب جایی نخوره😙 چند روزی هست بازی با این سبد رو دوست داری و از اینکه مرتب سرتو بکنی داخل سبد و بیاری بیرون لذت میبری😙😙 ...
6 بهمن 1397

آقا فیله صندلی عقب میشینه😁

  عادت نداری وسیله ای از خونه رو ببری همراهت بیرون و تو ماشین اما گاهی به یه وسیله گیررررر میدی ک ببریش همراهت و از شانس خوب ما قرعه فقط بنام وسایل بزرگه مثل ماشین..اسب..گاوبادی..😝😤 اینسری سرصبح قبل از رفتن ب مدرسه یهویی دلت خواست اقا فیله رو همراهت بیاری و ماهم تا دم ماشین همراهیت کردیم و تا حواست ب جای دیگه بود اومدیم بزاریم تو صندوق ماشین ک جیغت هوووووا رفت و گفتی آقا فیله رو نبررر..بیارش پیش من و اصرار ک بشینه کنارت😣 اخه پراید فسقلی مگه چد جا داره ک من و تو و اجی و کریر اجی جا بگیریم و اقا فیله رو هم ب جمعمون اضافه کنیم؟؟!! تو این شرایط چون میدونم انجام کاری ک میخوای اولا خطر جانی برات نداره..دوما غیر م...
6 بهمن 1397

کش مویی ک بجای سر رفت تو دهن😰😩😟

این کش مویی ک میبینی تا یه ساعت پیش تو دهن مبارک مهرانا خانوم بود خدا رحم کرد بلعیده نشد😰😱 داشتم لباس اتو میکردم و وروجک ها کنارم تو اتاق مشغول بازی بودن یهو حس کردم گلدختری داره یه چیزی میخوره و اومدم سمتش دیدم کش مویی ک چند ساعت پیش ب موهاش زده بودمو از سرخودش کشیده و داره میخوره😂😂😂😂 از دهنش ک دراوردم امیررضا دید و نمیدونست چیه و میخواست ک خودشم بخوره و تجربه کنه😁😁😁😁 و بزور از دست دوتاتون خلاص شدم😅 خدارو صدمرتبه شکر ک بخیر گذشت..چون همین اتفاق های ساده بزرگترین دردسرها رو برا بچه ها درست میکنه😓😓 ...
6 بهمن 1397

وقتی لثه هاش میخاره😙

اینروزا لثه هات حسسابی میخارن و هرچیزی ک ببینی میکنی تو دهنت ک لثه هاتو بگیره و اگه چیزی دم دستت نبودب دستات متوسل میشی و انگشتاتو میخوری😁😁 هر وسیله و اسباب بازی و.. رو میگیری دستت و میخوای کنی دهنت بجز لثه گیر ک مخصوص این کاره😩😩 بجای اسباب بازی و وسایلی ک ب تمیزی شون اطمینان ندارم خیار وهویج قلمی میدم دستت گاهی هم قیسی بزرگ دهن میگیری و طعمشو دوست داری دخمل نازنازی ما یکروز دیگه میره تو هشت ماهگی😙😙 ...
5 بهمن 1397

رانی خوران😁

اینروزا خییییلی شیطون شدی و هر چیزی دست داداشی ببینی رو میخوای😃😂از گوشی و وسایل بازی گرفته تا خوراکی و هررررچی ک دستش باشه اوایل فقط دست و پا میزدی و میشد یه جورایی حواستو پرت کرد اما جدیدا بعداز چندباردست وپا زدن اگه وسیله رو ب دست نگیری جیغ میکشی و ادای گریه کردن در میاری 😉😉😉 اوایل امیررضا حاضر نمیشد ب وسیله ای دست بزنی و با زور از دستت میکشید اما دیدم اینطوز نمیشه و برا حسنه کردن روابط بهش میگم فلان چیز رو بده ب اجی و اجی زود بهت میده و فوری از دستت میگرفتم بهش می دادم تا اینکه ترس امیررضا از بردن وسایلش کم شد و راحت تر باهم کنار اومدین😙😙 اینجا دیدی امیررضا داره رانی میخوره و دست و پازدی و میخواستیش و چندباری امیرر...
4 بهمن 1397

شلغم پزون😉

مثلا داری شغلم میپزی😂 بقول خاله رباب مهربون همینجوری خیلی شغلم دوست نداشتیم و با این گل کاری هات کللللا از هرچی شغلمه زده شدیم😁😁😁 ...
4 بهمن 1397