امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

من و وروجک هام

قانون بازی کردن شماها:هرکس با وسیله خودش اما کنار هم!!

برای شروع بازی تون اولش ناسازگاری می کنید و با وساطت من و گذاشتن قانون اینکه هرکس با وسیله خودش اما کنار هم ب بازی مشغول میشین😂⚘ ترجیحا بازی فکری خریداری میشه که تعداد قطعاتش زیاد باشن و بشه هردوتون سرگرم شین خووووش باشین عزیزانم ...
10 اسفند 1399

شب اروزها سال۱۳۹۹⚘

امسال شب ارزوها را کنار خانواده خاله کلثوم جشن گرفتیم ♥️ تا ب امروز نمیدونستی ارزو چیه و اینطوریا متوجه شدی: ارزو یعنی هر چیزی رو که دوست داری داشته باشی.. حالا شب ارزوها یعنی اینکه هرچیزی که دوست داری داشته باشی رو میگی وخدا اروزت رو بهت میده ♥️♥️♥️♥️ ⚘⚘⚘⚘ تو سال ۹۹ و تو سن چهار سال و نیم یکروز قبل از شب ارزوها از خدا مداد رنگی و خمیربازی خواستی و شب اروزها موقع جشن براورده شد و خییییلی خوشحال بودی♥️ کیک رو نبین اینقد چوله😂 اولین کیک خامه ای ک درست کردم😂 ...
10 اسفند 1399

طبیعت گردی *زمستان ۹۹

اینروزها ک هوا خوبه و به نسبت بهاریه بهترین فرصت برای رفتن به بیابون و دل طبیعته از ساعت ده صبح میزنیم بیرون و با غروب افتاب راهی خونه میشیم♥️ چون عادت کردین همیشه تو جمع باشین اکثر وقتایی ک فقط خودمونیم سراغ همبازی هاتونو میگیرین.. امیر علی و خانواده اقای جلیلی.. خاله لیلا و بچه هاش .. و.. برای همینم طول هفته خودمون تنهایی بیرونیم و اخر هفته با عزیزان دیگه⚘ حالا همه عکسای بیرون رفتن های سه ماه دی و بهمن و اسفند رو میزارم که یادگاری بمونه⚘ خووووش باشین عزیزانم با اینکه رفتن ب بیرون همونقد ک خوش میگذره همونقدم برام زحمت داره اما همه اینا به لبخندتون میارزه ...
10 اسفند 1399

اندر احوالات امیررضااسفند۹۹💙

کیف مرد عنکبوتی رو خیلی دوست داری تا حدی ک میخوای وقتی بزرگ شی با این کیف بری سر کار و تفنگ پلیسی رو داخلش قایم کنی 😀 جدیدا ازمون مب میخوای بهت پول بدیم ک پولاتو جمع کنی و برا خودت خرید کنی😀 برا همینم یه کیف پول و دو تا هزاری بهت دادیم ک هرجا خواستی بری بتونی خرید کنی😀😀 چققدم دو تومن تو دوره ای ک پفک ۴هزاد تومنه زیاده😀😀😀😀😀 اینروزها بخاطر کرونا و مجازی شدن مدارس و تدریس تو اپلیکیشن شاد برخلاف گذشته استفاده من و بابایی از گوشی خیلی زیاد شده و همین سبب شده ک تو هم بخوای مثل ما گوشی دار شی و همش میگی کاش منم یه گوشی داشتم و باهاش درس میخوندم😀😀 منم میگم ما ک از گوشی استفاده ای نمیکنیم و الان دیگه کاری باهاش نداریم..هرو...
5 اسفند 1399

توت فرنگی میوه مورد علاقه امیررضاخان♥️

از بین میوه ها بجز سیب ک میوه هر روزته توت فرنگی رو خیییییلی دوست داری اما اجی خیلی استقبال نمیکنه نمیدونی چ ذوقی داره وقتی میبینم از یه خوراکی مفید خوشتون میاد و با علاقه میخورین انرژی مثبتی میگیرم ک نگووووو♥️♥️ ...
28 بهمن 1399

گلدون دوست داشتنی⚘

از بین همه گلدونا اینو خیلی دوست دارین و تا میگم بیاین باهم عکس بگیریم فوری میرید پیش این گلدون😀 اخه شما ک خودتون گلید♥️♥️ ...
12 بهمن 1399

اژدهای توی پارک و ترس مهرانا و شجاعت امیررضا😂

اژدهای شهربازیه ک مهرانا بشددددت ازش میترسه و وقتی میخواید از کنارش رد شه محمکم منو بغل میکنه و چشماشو میبنده😂 امیررضا ک این دوره رو پشت سر گذاشته و مثلا مردی شده برا خودش😂 وقتی ترس مهرانا رو می بینه میره کنار اژدها می ایسته و با حالت تند و دعوا میگه :اژدها چرا آجی منو میترسونی؟؟؟هااا؟؟؟ من نمیزارم اجی منو اذیت کنی 😂😂😂 بعدشم میاد مهرانا رو بوس میکنه و میگه اجی نترس من دعواش کردم😂😂♥️♥️♥️ ای جااااانم خواهر برادر مهرررربون عشقتون پابرجا عزییزانم♥️♥️♥️ ...
3 بهمن 1399

یه روز خوب در طبیعت با خانواده آقای جلیلی

بعد از سه چهارماه بالاخرررره پارک ها بازگشایی شدن و یه وسط هفته ای(ک خلوت باشه) با خانواده آقای جلیلی قرار گذاشتیم ک ناهار بریم پارک خلیج فارس هم از رفتن ب پارک هم داشتن یه همبازی(امیرعلی ومحمدرضا) خییییلی ذوق زده بودین بعد از پارک دل ب بیابون و صحرای اطراف سربندر زدیم برای بار اول امیررضا گلبازی رو تجربه کرد آغاز گلبازی وقتی بود ک توپ تو گلها گیر کرد و بابامحمد برا اوردن توپ تا زانو تو گل رفت مهرانا ترسیده بود وبا گریه میگفت بابا رفته تو گل و گرررریه اما امیررضا جرات پیدا کرد و حسابی گلبازی کرد خیالم راحت بود ک براتون لباس کافی اورده بودم و بعدش تو ماشین عوض کردین روز پرخاطره و خیییلی خوب بود هرچند دو ...
3 بهمن 1399

مهمون مزار بی بی جون💔

پنجشنبه صبح قبل از رفتن خونه خاله ها رفتیم مزار و مثل همیشه ای ک بی بی جون زنده بود و میرفتیم سمتش و کارهاشو انجام میدادیم اینجا هم بابامحمد مشغول تمیز کردن اطراف مزار شد و درختچه های اطراف مزار رو حرص کرد دو سال ونیم از رفتن بی بی جون گذشته اما هنوز هم دلتنگ تر از دیروزم یاد این جمله افتادم ک مامان ها هروقت از دنیا برن زوده ...
3 بهمن 1399