اولین ماست خورون ❤مهرمامان❤
اخر هفته خونه خاله لیلا بودیم و چون خاله میدونست گلدختری جوجه دوست داره ناهار جوجه درست کرد و موقع کباب کرد اینققد دست و پا میزدی و برا خوردنش عجله داشتی ک اخراش دستتو رو شکمت میزاشتی و میگفتی هاااام و این یعنی بهم غذا بدین😆
سر سفره ناهار هم دور میزدی و از همه پیش دست های غذا میخواستی بخوری و جوجه همه رو امتحان کنی😆
برا شامم بازم خاله چون میدونست کته گوجه دوست داری ترتیبشو داد و برا بار اول بود و سر سفره شروع کردی با قاشق ماست خوردن و خیلی خوشت اومد
نوش جونت عزیزکم
خداروشکر ک خاله هایی دارین ک همه جوره هواتونو دارن😍
تو این لحظه یک سال وچهارماه عمر شیرین داری عشقم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی