یک سال و دو ماهگی ❤مهراناخانوم❤
ماشالله هزار ماشالله خیییییلی شیطون و بازیگوش شدی و سرعت عملت تو خرابکاری سرعت نور در ثانیه س😂
چون سفر بودیم و مشغول فرصت نکردم ویژگی های ماه قبلو بنویسم و الان هردوماه رو باهم میگم
میگن دختر هووی مامانه اما فعلا هووی داداشی شدی و هرکاری ک امیررضا انجام میده تقلید میکنی...هر اسباب بازی ک بگیره دستش میخوای..تقلید مححححض😂
تا حدی ک مثلا اگه داداشی سرفه کنه بزور ادای سرفه در میاری و باید بهت بگیم عافیت..
امیررضا سرماخورده و مدام فین میکنه و تو هم باهم فین داداشی دستمال میگیری جلو بینی و چون خبری نیست صدای فینو با دهن درمیاری و خنده ای ک همراهش داری یعنی اینکه خودتم میدونی داری تقلید میکنی و میخوای از غافله توجه مامان جا نمونی😅😂😚
تقلید دیگه جای خودشو ب کشمکش خواهر برادری داده و برا هرچیزی باید بینتون داوری کنم
وتاجایی ک بشه هر وسیله و خوراکی رو عین هم و دوتا میگیرم
حالا جالب اونجاس ک مثلا ابمیوه با خوراکی دیگه یا اسباب بازی و... وقتی ب هردوتون میدم امیررضا گلی طفلک مشغول میشه و هیچی نمیگه اما تو اول خوووووب ب چیزی ک دست هردوتونه نگاه میکنی و چک میکنی ک ایا شبیه ب هم هستن؟؟اگه بودن اونوقت با رضایت مشغول میشی و اگر نه ک اون چیزی ک دست داداشی هست رو باید با وسیله ت تعویض کرد
بازی بدو بدو و این بازی ک مثلا گرگ بشم و چاردست و پا بیام شکمتو بخورمو خیییییلی دوست داری و جالبه ک موقع فرار کردن از دستم چند قدمی رو میدوی اما بازم میایی تو بغلم پناه میگیری و همینکه بوست کنم و بدونی بازی هست و خیالت راحت شه بازم میدوی
جدیدا عروسک ها رو دوست داری و هر عروسک و مجسمه ای ک چشم و ابرو داشته باشه رو میبوسی و بغلشون میکنی و این یعنی داری باهاشون ارتباط برقرار میکنی
موقع غذا خوردن باید یه عروسک کنارت باشه و من قاشق غذا رو اول ب اون بدم و بعد سریع دهنتو باز میکنی و یعنی بمن بده
از بین غذاها سوپ.. ماکارونی...آش و هر غذایی ک با سبزیجات درست شده باشه..گوجه تو سالاد..برنج سفید رو خیییییلی دوست داری وجدیدا هم تنفنی نون خالی میخوری😅
دیگه مثل سابق اجازه نمیدی ک موهاتو دوتایی ببندم..یا گیره بزنم و برا همین گاهی تیپت اونطور ک میخوام نمیشه اما مهم راحتی خودته ن ظاهرت😚😘
جملات دستوری رو تقریبا متوجه میشی:
بیا#بشین#برو #بده#بخورو..
کلماتی ک میگی:
#ماما
#اَیی یعنی امیر..#اَمَ یعنی محمد..#اِدا یعنی ندا..#دَداد یعنی سجاد..(تو سفر زیاد میگفتی اما حالا چون نمیبینی دیگه تکرار نمیکنی)..#با یعنی بفرمایید و اینو وقتی میخوای ب کسی چیزی بدی و...
جدیدا هر جمله سوالی ک ازت بپرسیم میگی آره..اینو خاله ساجده تو سفریادت داد😅
مثلا بهت میگیم میایی بریم ناهار بخوریم میگه:آ..یعنی اره.
خوراکی ک داری و بهت بگیم بده میایی تو دستمون میزاری اما رها نمیکنی و نمیدی😅😊
تو سفر چون غذا نمیخوردی خیلی خوب شیشه میخوردی اما باز ک برگشتیم خونه خییییلی کم میری سمتش نهاااایت روزی یک شیشه..وهمچنان شیر مامان رو نوش جونت میکنی
وقتایی ک بدون پوشکی و خودتو خیس میکنی میگی ایش یعنی جیش کردم و منم سریع میام و لباستو عوض میکنم
ماشالله خیلی تر و فرز هستی وهربار خاله لیلا میبینت میگه ماشالله مهرانا مشخصه یکم بزرگ شه اختیار تموم خونه رو بدست میگیره و از پس همه چیز برمیاد و همه تون گوش ب فرمانشین
وقتایی ک عصبانی بشی حالت رکوع میگیری و با تمام وجودت جیغ میکشی و گاهی برا نشون دادن شدت ناراحتیت موهاتو میکشی..اینجاس ک نمیدونم بخندم یا تعجب کنم و با این حال میام سمتت و با نوازش و بوسه و بغل کردن ارومت میکنم
جدیدا برا خوابیدن اول میایی بغلم و شیرتو میخوری ولی بعدش باید بزارمت تو رختخوابت و لالا لالا کنم تا خوابت ببره
از ارتفاع میترسی و میدونی ک خطر سازه و مثلا روی بلندی یاچارپایه یا اوپن بزارمت و بگم مهرانا بیا با ترس و خنده و دلهره و هیجان دستاتو تکون میدی و یعنی اینکه زودی بیام بغلت کنم
وقتی هم چیزی میخوای و یکم زمان میبره ب بدم دستت شروع میکتی دستاتو تند تند تکون دادن مثل حالت بال زدن پرنده ها و این یعنی سررررریع..
از بین میوه های تابستونی هندونه رو خییییلی دوست داری و تا ببینی باید قاچ کنیم و بدیم دستت
واقعا خاله لیلا راس میگی ک حکومتی داری برخودت😅😂😂😂
فعلن تا اینجا یادم اومد
اهان راستی سه تا دوندون اسیاب و یه دندون جلو سمت پایین هم جوونه زدن
عمرت طولانی و با برکت گلدخترم
انشالله ک لبت خندون و دلت شاد باشه
تا وقتی کنارمی بهترین ها رو برات فراهم میکنم چون خدا بهترین نعمتشو بهم داده❤❤❤