عشقولانه های خواهر برادری😘😘
خداروهزار مرتبه شکر با اینکه اختلاف سنی کمی دارین اما شکر خدا باهم خیلی خوبین و خیلی هوای همو دارید و خییییلی کم بهم حسادت میکنید
هیچ وقت نشده بریم جایی چیزی برا داداشی بخرم و نگه پس اجی؟و بخواد ک برا اجی هم بخرم
چ سوپرمارکت..چ خرید لباس..چ بانک زمانی ک شماره برمیداره یکی هم برا اجی برمیداره
حتی گاهی اجی ک خوابه سهم خوراکیشو برمیداره میگه وقتی بیدار شد بهش میدم😘😘
ویکم صبر میکنم و دلش ضعف میره و میگه اجی بیدار نمیشه و اگه بیدار شد براش میخرم و نوش جانش میکنه😂😂😂
وقتایی ک اجی گریه کنه داداشی میاد و براش دست میزنه و صداش میزنه تا اروم بشه
جدیدا ب مهرانا میگه دختر پادشاه😂😂😂😁
دلیلشم شعریه ک جدیدا یاد گرفته...دختر پادشاه اومده تماشا...میخوره زردالو..البالو.. و...
وقتی هرکدومتون خوابین و اون یکی بیداره حوصله تون سر میره و میخواین ک همو بیدار کنید
داداشی ک عمدا میاد بالا سر خواهری و سرو صدا و دست و سرفه ک بیدار شه و همینکه خواهری چشماشو باز کرد از خوشحالی دست میزنه و میگه من بیدارش کردم...اجی بیدار شد
خواهری هم بدون داداشی تا چند دقیقه ای سرحاله و مدام بهونه ی داداشی میگیره و تا میگم مهرانا کو امیررضا؟؟؟؟سریع چار دست و پا میره سمتش ک بیدارش کنه و همینکه ببینه بیدار شد خوشحااال میشه و میره نازش میکنه😚😚
انشالله تا اخر عمر کنار هم و هوادار هم باشین و هیچ چیز و هیچ کس نتونه شمارو از هم جدل کنه😙😙
تو این عکس دارین نخود ابپز میخورین
داداشی دو سال و نه ماهو خواهری یازده ماه سن داره😘😘😘