اولین مخاطب تلفنی مهرانا خاله نداس😚😚😚
خیلی وقته یاد گرفتی تا میگیم الو دستتو میزاری روی گوشت و میگی اِدا..یعنی ندا و من میگم الو سلام خاله ندا خوبی و اون موقع خنده ی شیرین تر از عسلی رو لبت میشینه😚😚
از اینم فراتر رفتی و وقتی مسیر مدرسه رو طی میکنیم ب نزدیک مدرسه ک میرسیم حس میکنی و خوشحال میشی و از شدت شوقت شروع میکنی دست زدن و دَ دَ دَ مثلا صحبت کردن و منم میگم خاله ندااا کجایی؟؟ما امدیم😚😚
خدا رو صد مرتبه شکر ک خاله ندای مهربون تو مسیر زندگی مون قرار گرفت و خیلی ازنگرانی هام رفع شد😚😚
خاله رو خیلی دوست داری و میتونم ب جران بگم بعد از من هیچکیو بجز خاله نمیخوای
وقتایی ک میریم جایی و کسی رو تحویل نمیگیری و حاضر نیستی حتی یه ثانیه ازم جدا شی اولین سوالی ک میپرسن اینکه پس چطور با پرستارش میمونه؟؟؟؟
اونانمیدونن ک مهرانا چ فرشته ی مهربونی رو کنار خودش داره😚😚😚😚
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی