اردوی علمی امیررضا😙😎
اولین اردوی علمی امسال رو ب مقصد بهزیستی*پژوهش سرا*سازمان هواشناسی برگزار کردیم و تموم مکان ها برات جالب بود
مخصوصا پژوهش سرا ک حسسسسسابی کیف کرده بودی
وقتی اتاق نجوم برا دانش اموزا فیلم پخش میکردن حسابی ذوق زده میشدی و وقتی قرار بود محتوای فیلمو بچه ها ازمایش کنن میاومدی پیش مسول مربوط و میگفتی من!!!!و میخواستی خودت انجام بدی😁😁
یجا باید دانش اموزا بادکنک میترکوندن و بدو اومدی گفتی من!!آقا!!!! و اقای محمدنژاد مجبور شد بره برات یه بادکنک اختصاصی بیاره😂😂😂
قسمت ازمایشگاهم ک از میز بزرگ ازمایش خیییلی تعجب کردس و کم کم ده باری دور تا دور میز میچرخیدی و دور میزدی😅😀
برا اولین بار سوار مینی بوس شدی و خییلی برات لذت بخش بود تاحدی ک حتی حاضر نبودی بشینی و تموم مسیر ایستادی و از تکون تکون هاش ذوق زده میشدی😉
سازمان هواشناسی درخت کنار داشت و میگفتی گردو😁😁😁😁😁
اولین بار بودکنار میدیدی البته پارسالم دیدی اما متوجه نبودی امسالم فک میکردی چون گرده گردویه😁😁میگفتی گردو بخور قوی شی😂😂😂😂
وقتی رفتیم بهزیستی دانش اموزا مشغول خرید دست سازه های بچه های بهزیستی بودن یهو اومدی سمت میز بدلیجات و یه دستبند برداشتی گفتی این برا آجی..جووووونم ک حتی تو اردو هم بیاد اجی هستی😙😙
اجی رو پیش خاله ندا گذاشتیم😙😙
اینم دستنبدی ک برا آجی انتخاب کردی😙ای جوووونم انتخابت ک زشت ترینو ورداشتی😂😂