امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
مهرانامهرانا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه سن داره

من و وروجک هام

دلچسب ترین خواب👈خواب بعد از مدرسه

تایم صبح ک هستیم زنگ اخر تو مدرسه ناهارت رو میخوری و از شدت خستگی و بازی سوارماشین ک بشی خوابت میبره وتا ساعت سه ظهر خواب عمیق میری و بعد از اون ما بیدارت میکنیم ک خواب شبت بهم نخوره😙😙 تایم ظهرم تموم تلاشمون اینکه تو ماشین خوابت نگیره ک خواب شب بهم نخوره‌‌.‌گاهی ک خیلی خسته اس یکسر میخوابی تا ۷صبح و گاهی هم توراه خوابت میبره ودوازده شب ک ما میخوایم بخوابیم شاد وشنگول بیدار میشی و تا۴ صبح پرانرژی 😣😣😣 فدای چشمای بسته و چهره معصومتون بشم ک تو خواب چ ارامشی ‌دارین(هردو وروجک)😙😙با تموم خرابکاری ها و اذیت کردن هات وقتی ک خوابین دلم میگیره و خونه سوت وکور میشه و دوست دارم زودتر بیدار شین ...
25 آذر 1397

امیررضا در حال ساخت تفنگ برای مهرانا

از خواب بیدار ظهرونه شدی و یکراست اومدی تو اتاقتون و شروع کردی خونه سازی بازی کردن و میگفت اوفنگ اجی(یعنی برا اجی میخوام تفنگ درست کنم) ای جووووونم مهرومحبتتون ب هم دیگه انشالله تا اخر همینطور هوای هموداشته باشین😚😚😚 ...
24 آذر 1397

یه شب عالی با خاله و آلا و باباحاجی و خانواده دایی منصور

فدای قلب مهربون گلپسرم ک از شدت مهرو محبت و مهمون نوازی هر کی بیاد خونمون بعداز رفتن مراسم گریه زاری داریم و از لحظه اومدن مهمونا استرس رفتنشون و بی تابی هاتو داریم و هرچی زمان بیشتری مهمون بمونه خوشحال تر میشی و اخرش گریه هات بیشتر خاله صبری و عسل و باباحاجی وتاجیه ودایی منصور و زن دایی و علیرضا و آلا شام مهمون ما بودن وقتی اومدن اینققققققد خوشحال بودی ک نمیدونستی چکارکنی و چی بگی وسر سفره ب همه میگفتی بفرمایید ته دیگ و به تک تک نگاه میکردی ک ایا میخورن یا نه😂😂😂 اونقد مست شادی بودی ک ب تقلید از آلا و عسل تو زمان مهمونی منو خاله صدا میزدی😂😂😂 دم رفتن خییییییییلی گریه کردی و بخاطر اینکه ارومت کنیم بردیمت سوپرمارکت محله ک بستنی بخ...
24 آذر 1397

💕

اینروزا هرچی میبینی دوست داری دهن بگیری از خوراکی های ساده گرفته تا میز و عروسک و کمد و..😄 از بین میوه ها همچنان لیمو شیرین و هویج و گاهی سیب و خیار تو صدر جدول خوراکی هاتن و میدم دستت ک بزاری دهن و لثه هاتو ماساژ بدی برلای هر غذایی مخصوصا سفره پهن شده ناهار وشام حسابی دست و پا میزنی اما برعکس امیررضا ک این سن خیلی میخورد هیچ تمایلی ب خوردن نداری و تا میزارم دهنت میندازی بیرون😘 هر اسباب بازی ک نشونت بدیم و تکون بخوره خییییلی برات جالبه و برا بدست گرفتنش دست وپا میزنی ...
23 آذر 1397

اینبار نماز جماعت مدرسه

امام جماعت رقیه بود و از تن صدا و چهرش تشخیص دادی و در حین نماز مدام میگفتی رگیه..گبول(رقیه قبول باشه)و باهاشون خم و راست میشدی و اونقد حرکاتت خنده دار بود ک بنده خدا رقیه رکعت اخر نتوست جلو خنده ش رو بگیره و از دست شیطنت هات ناخوداگاه زد زیر خنده و نتونست نمازشو کامل کنه😊😩و البته این کارت سبب شد ک منم حکم شرعی این کار و این موقعیت رو براشون توضیح بدم ...
22 آذر 1397